زایمان یک روند فیزیولوژیک است که باعث تغییرات گسترده ای در مادر میشود و وضع حمل جنین را از طریق مجرای زایمان میسّر میسازد. این روند با افاسمان پیشرونده سرویکس، دیلاتاسیون و یا هر دو مشخص میگردد که از انقباضات رحمی حاصل میشود این انقباضات حداقل هر ۵ دقیقه تکرار میشود و ۶۰-۳۰ ثانیه طول میکشد. قبل از شروع زایمان حقیقی معمولا تعدادی وقایع فیزیولوژیک آماده سازی، رخ میدهد که به برخی از آن ها اشاره میگردد :
پایین رفتن رَحِم به سمت لگن (lightening)
دو هفته یا بیشتر قبل از زایمان سر جنین در اکثر زنان اوّلزا تا لبه لگن نزول میکند ولی در زنان مولتیپار این امر تا ابتدای زایمان صورت نمیگیرد. بدیهی است که فشار حاصله بر روی مثانه اغلب باعث تکرر ادرار میشود.
زایمان کاذب (false labor)
در طی هفته های ۸-۴ حاملگی رحم انقباضات غیر منظم پیدا میکند که بدون درد هستند و به صورت گاه و بیگاه (اسپورادیک) و موزون (ریتمیک) و با شدت خفیف ظاهر میشوند در ماه آخر حاملگی این انقباضات ممکن است بیشتر و گاهی اوقات هر ۲۰-۱۰ دقیقه و با شدت بیشتری تکرار شوند که انقباضات براکستون هیکس بوده و زایمان کاذب نامیده شده و همراه با دیلاتاسیون و افاسمان پیشرونده نیستند ولی در سه ماهه سوم این انقباضات را باید از زایمان زودرس، افتراق داد.
افاسمان گردن رحم (Cervical effacement)
قبل از شروع زایمان معمولا سرویکس در نتیجه افزایش محتوای آب و لیز کلاژن، نرم میشود افاسمان و نازک شدن سرویکس وقتی رخ میدهد که سرویکس بخشی از سگمان تحتانی شود. در نتیجه افاسمان توپی موکوسی داخل مجرای سرویکس ترشح میشود و بنابراین شروع زایمان ممکن است با عبور مقدار کم موکوس آغشته به خون از واژن (Bloody show) مورد توجه قرار گیرد.
جدول ۱ ـ خصوصیات زایمان طبیعی
چندزا (multipara) |
اوّلزا (primipara) |
ویژگی ها |
۱۰-۲ ساعت |
۸-۶ ساعت |
طول مرحله اوّل |
۲/۱ سانتی متر |
۱ سانتی متر |
سرعت دیلاتاسیون سرویکس در طول فاز فعال |
۵ تا ۳۰ دقیقه |
۳۰ دقیقه تا ۳ ساعت |
طول مرحله دوّم |
صفر تا ۳۰ دقیقه |
صفر تا ۳۰ دقیقه |
طول مرحله سوم |
مراحل زایمان
۱ ـ شروع زایمان حقیقی (دردهای حقیقی) تا دیلاتاسیون کامل سرویکس
۲ ـ دیلاتاسیون کامل سرویکس تا تولد نوزاد
۳ ـ تولد نوزاد تا خروج جفت
۴ ـ خروج جفت تا زمان تثبیت حال بیمار معمولا ۶ ساعت پس از زایمان
مراحل زایمان طبیعی
مرحله اوّل زایمان
۱ ـ فاز نهفته که طی آن افاسمان سرویکس و دیلاتاسیون اوّلیه رخ میدهد.
۲ـ فاز فعال که در آن دیلاتاسیون سرویکس سریعتر صورت میگیرد.
در نتیجه نیروهای انقباضی عضله رحم (میومتر) و فشار عضو نمایش و یا پرده های جنینی در مرحله اوّل سرویکس بداخل سگمان تحتانی کشیده میشود.
طول مرحله اوّل
در خانم های اوّلزا، طول مرحله اوّل بیشتر از زنان چندزا است. طول این مرحله ممکن است تحت تاثیر عواملی نظیر داروهای آرام بخش و استرس قرار گیرد.
فاز فعال
زمانی آغاز میشود که سرویکس در حضور انقباضات رحمی منظم به میزان ۴-۲ سانتی متر دیلاتاسیون پیدا کند.
اقدامات بالینی در مرحله اوّل
وضعیت مادر
اگر مادر در وضعیت ایستاده باشد ارزیابی متناوب سلامتی جنین باید صورت گیرد و عضو نمایش در زمان پارگی پرده باید آنگاژه شده باشد. در حالت خوابیده باید تشویق به حالت خوابیده به پهلو شود، تا از پرفوزیون واحد رحمی جفتی اطمینان حاصل شود.
تجویز مایعات
به علت کاهش تخلیه معده در حین زایمان بهتر است که از مصرف مایعات خوراکی اجتناب شود برای هیدراته کردن بیمار از کریستالوئیدها استفاده میشود.
مهیا نمودن بیمار
استفاده از تنقیه و تراشیدن ناحیه عانه و آماده کردن پوست بسته به نظر پزشک است. در بیمارانی که دچار یبوست هستند و مقادیر زیادی مدفوع در معاینه لگنی در رکتوم لمس میشود باید تنقیه صورت گیرد.
ارزیابی های آزمایشگاهی
ارزیابی هموگلوبین و هماتوکریت و Crossmatch و گروه خون و RH در صورت نامشخص بودن و نمونه ادراری از نظر دفع پروتئین و گلوکز
مونیتورینگ مادری
نبض و فشار خون و تعداد تنفس و درجه حرارت در زایمان طبیعی هر۲-۱ ساعت اندازه گیری شود. برونده ادراری و دریافت مایعات وریدی باید به دقت تحت نظر باشد.
مونیتورینگ جنینی
در بیماران بدون عوامل خطر قابل ملاحظه، ضربان قلب جنین در فاز فعال مرحله اوّل، هر ۳۰ دقیقه و در مرحله دوّم هر ۱۵ دقیقه یک بار باید سمع شود.
در بیماران دارای عوامل خطر در مرحله اوّل هر ۱۵ دقیقه و در مرحله دوّم هر ۵ دقیقه یک بار باید سمع گردد.
فعالیت رحمی
انقباضات رحمی باید هر ۳۰ دقیقه از لحاظ فرکانس و مدت و شدت، ارزیابی شود. در بیماران پرخطر این انقباضات همراه با ضربان قلب جنین بررسی میشود و این مورد در بیمارانی که از اکسیتوسین برای تسریع زایمان استفاده میشود واجد اهمیت است.
معاینه واژن
در فاز نهفته اگر پرده ها پاره شده باشد معاینات واژن باید محدود باشد به علت جلوگیری از خطر عفونت داخل رحمی در فاز فعال هر ۲ ساعت سرویکس باید از نظر افاسمان دیلاتاسیون جایگاه و Position عضو نمایش و وجود molding یا Caput معاینه شود.
در صورتی که بیمار احساس فوری بیرون رانده شدن جنین را دارد یا ضربان قلب جنین کند میشــود (در مواقع پرولاپس بندناف) باید معاینات اضافی انجام شود.
آمنیوتومی
پارگی عمدی یا مصنوعی پرده ها اطلاعاتی راجع به حجم مایع آمنیوتیک و وجود مکونیوم میدهد و باعث افزایش انقباضات رحمی میشود. اگر زایمان طولانی شود خطر کوریوآمنیونیت وجود دارد و اگر عضو نمایش آنگاژه نشده باشد خطر پرولاپس بند ناف وجود خواهد داشت.
مرحله دوّم زایمان
در آغاز مرحله دوّم با هر انقباض جنین به پایین رانده میشود. نزول جنین باید به دقت تحت نظر باشد در پرزانتاسیون سفالیک شکل سر جنین در طی زایمان تغییر میکند (molding) درجاتی از molding برای زایمان لازم است ولی در molding CPD بیشتر است.
Caput
ورم موضعی و ادماتو پوست سر جنین که به علت فشار سرویکس روی عضو نمایش از سر جنین بوجود میآید. مرحله دوّم در اوّلزاها از ۳۰ دقیقه تا ۳ ساعت و در چندزاها ۳۰-۵ دقیقه طول میکشد. بطور متوسط در اوّلزا ۵۰ دقیقه و در چندزا کمتر از ۲۰ دقیقه طول میکشد.
مکانیسم زایمان
شش حرکت، جنین را قادر میسازد تا خود را با لگن مادر وفق دهد:
۱ ـ نزول
نزول توسط نیروی انقباضی رحمی علاوه بر تلاش مادر و جاذبه زمین، در صورتی که مادر ایستاده باشد، صورت میگیرد.
۲ ـ فلکسیون
فلکسیون ناقص قبل از زایمان و در نتیجه تون طبیعی عضلات جنین بوجود میآید ولی در طول زایمان مقاومت حاصل از سرویکس، به دیواره های لگن و کف لگن باعث فلکسیون بیشتر ستون فقرات گردنی میشود و چانه جنین به قفسه سینه میرسد. در وضعیت OP ممکن است فلکسیون رخ ندهد.
چرخش داخلی
در پوزیسیون OA سر جنین با قطر عرضی یا مایل وارد لگن شده چرخش پیدا میکند طوری که اکسیپوت به سمت سمفیز پوبیس میچرخد. این چرخش زمانی رخ میدهد که سر جنین به عضلات کف لگن برخورد میکند و هنگامی که عضو نمایش به سطح خارهای ایسکیال میرسد تکمیل میشود. در OP اکسیپوت به سمت عمق ساکروم میرود.
اکستانسیون
سر خم شده در پوزیسیون OA در لگن نزول مییابد و چون خروجی واژن رو به بالا و جلو میباشد قبل از این که سر بتواند از آن رد شود اکستانسیون باید صورت گیرد پس از آن Crowning (ظاهر شدن فرق سر جنین در دهانه متسع رحم در حین زایمان) حاصل میشود. در این زمان Station + 5 حاصل میشود و سر با اکستانسیون سریع خارج میگردد. ایجاد اپیزیوتومی ممکن است به کاهش مقاومت پرینه و اجتناب از پارگی پرینه کمک کند. در OP سر از طریق ترکیبی در فلکسیون و اکستانسیون خارج میشود.
چرخش خارجی
در OA و OP سری که خارج شده به پوزیسیون اوّلیه خود به زمان آنگاژمان بر میگردد تا در امتداد پشت و شانه های جنین قرار گیرد. چرخش بیشتر سر هنگامی رخ میدهد که شانه ها چرخش داخلی پیدا کنند تا خود را با محور قدامی خلفی لگن در یک امتداد قرار دهند.
بیرون رانده شدن
بدنبال چرخش خارجی شانه قدامی از زیر سمفیز پوبیس خارج شده و بعد شانه خلفی و بعد تنه بیرون میآید.
اقدامات بالینی در مرحله دوّم :
اقدامات زیر باید صورت گیرد:
وضعیت مادر
در هر وضعیتی به جز طاقباز مادر میتواند زور بزند. بیمار پرایمی در حالت Crowning و بیمار مولتی وقتی که دیلاتاسیون کامل شده به روی تخت وضع حمل برده میشود.
زور زدن رو به پایین
با هر انقباض مادر، نفس خود را حبس کرده و زور میزند به خصوص در زنانی که بی حسی موضعی دریافت کرده اند چون حواس رفلکسی آن ها مختل شده است، باید از مادر خواست که در هنگام انقباض رحم، زور بزند.
مونیتورینگ جنین
ضربان قلب جنین هر ۵ دقیقه یک بار در بیماران پر خطر باید ارزیابی شود. کند شدن ضربان قلب جنین در حین انقباض (فشار روی سر یا بند ناف) و طبیعی شدن آن بعد از انقباض طبیعی است.
وضع حمل جنین
بیمار در وضعیت لیتوتومی قرار میگیرد پوست ناحیه فرج و مقعد و پایین شکم و ران ها شسته میشود. وضع حمل در وضعیت طاقباز و خم کردن ران ها صورت میگیرد. ولی کسانی که تغییر شکل مفاصل هیپ یا زانو دارند در وضعیت خوابیده به پهلوی چپ صورت میگیرد در وضعیت Crowning برش اپیزیوتومی داده میشود. ولی گاهی اوقات تحقیقات نشان داده است که اپیزیوتومی باعث پارگی های درجه ۳ و ۴ میشود و متعاقبا باعث بی اختیاری معقدیِ گاز یا مدفوع شود. برای تسهیل وضع حمل سر جنین از مانور ریتگن استفاده میشود. در این مانور دست راست که با یک حوله پوشیده شده فشار رو به بالا بر جسم پرینه متسع و سپس چانه جنین وارد میکند و با دست چپ فشار رو به پایین بر اکسیپوت وارد میشود فشار رو به بالا اکستانسیون سر را افزایش داده و فشار رو به پایین از اکستانسیون سریع سر جلوگیری کرده و وضع حمل را کنترل میکند. به محض خروج سر سوراخ های بینی و دهان باید توسط ساکشن از خون و ترشحات تخلیه شود. ولی اگر دیسترس جنینی یا مایع آغشته به مکونیوم وجود داشت باید ساکشن حلق و بینی به طور کامل صورت گیرد و از ایجاد Gasping و آسپیراسیون محتویات حلق، جلوگیری نمود.
پس از پاک شدن راه های هوایی باید وجود بند ناف دور گردن را چک کرد اگر بند ناف شل وجود داشت از روی سر جنین دور میکنیم ولی اگر سفت بود میتوان آنرا بین دو کلامپ قطع کرد. بدنبال خروج سر شانه قدامی توسط فشار بر پایین بر سر و چرخش خارجی خارج شده و سپس شانه خلفی توسط فشار بر بالا روی سر خارج میشود. پس از وضع حمل اگر نوزاد، پایین تر از کانال باشد خون از جفت بداخل بدن او منتقل میشود. در این حالت اگر کلامپ بندناف بیشتر از ۲۰-۱۵ ثانیه طول بکشد باعث هیپربیلیروبینمی نوزاد میشود. سپس نوزاد زیر دستگاه گرمکن مخصوص قرار میگیرد.
مرحله سوم زایمان
بلافاصله پس از وضع حمل نوزاد، سرویکس و واژن باید از نظر پارگی بررسی شوند. توصیه میشود این معاینه قبل از خروج جفت انجام شود زیرا پس از خروج جفت خونریزی رحمی میدان دید را محدود میکند.
وضع حمل جفت
معمولا در عرض ۱۰ـ۲ دقیقه پس از پایان مرحله دوّم، صورت میگیرد فشار روی فوندوس برای تسریع این کار مناسب نیست چون ممکن است باعث عبور سلول های جنینی بداخل جریان خون مادر شود.
علائم جدا شدن جفت
· جریان خون تازه از واژن
· بلند شدن طول بندناف
· بالا رفتن فوندوس رحم
· سفت و کروی شدن رحم
فشار روی سمفیز پوبیس و فوندوس جهت اطمینان از نزول جفت به داخل واژن ضروری است. بعد از خروج جفت باید نسبت به باقی ماندن تکه های جفت و خونریزی محل چسبندگی آن دقت شود.
انفوزیون داخل وریدی ۲۰ واحد اکسیتوسین و ماساژ رحمی باعث کاهش خونریزی میشود. جفت باید معاینه شود تا از جدا شدن کامل آن و یا وجود ناهنجاری ها اطمینان حاصل شود.
پارگی ها
· درجه اوّل : پارگی در اپیتلیوم واژن یا پوست پرینه
· درجه دوّم : گسترش پارگی به بافت های ساب اپیتلیال یا پرینه با یا بدون درگیری عضلات پرینه
· درجه سوم : پارگی اسنفنکتر مقعد
· درجه چهارم : پارگی به مخاط رکتوم رسیده باشد.
مرحله چهارم زایمان
فشار خون، تعداد نبض و خونریزی رحمی باید به دقت کنترل شود. خونریزی پس از زایمان به صورت شایع در این دوران رخ میدهد که معمولا به خاطر شُل شدن رحم، باقی ماندن قطعه های جفت یا پارگی های ترمیم نشده رخ میدهد. هماتوم واژن به صورت درد لگنی ظاهر میشود. افزایش تعداد نبض که نامتناسب با فشارخون است نشانه هیپوولمی است.
القاء و تحریک زایمان
القاء (Induction) روندی اسـت که طــی آن زایمـان بـه طریقـه مصنوعـی آغـاز میشـود. تحریـک (augmentation) تحریک مصنوعی زایمانی است که به طور خودبخود آغاز شده است افاسمان و نرم شدن سرویکس قبل از شروع زایمان خودبخود رخ میدهد ولی در القاء باید مهیا شدن سرویکس قبل از القاء صورت گیرد چرا که موفقیت وابسته به این تغییرات در سرویکس میباشد. روش های مکانیکی و فارماکولوژیک خاصی برای مهیا نمودن سرویکس وجود دارد.
یکی از این روش ها کاربرد موضعی پروستاگلاندین ها به صورت ژل پروستاگلاندین E2 به داخل سرویکس یا پروستاگلاندین واژینال است، گرچه گاهی اینها باعث تحریک بیش از حد رحمی میشود. روش دیگر قرار دادن لامیناریا میباشد. جدا کردن کوریوآمنیون از سگمان تحتانی رحم با دست لزوما شروع زایمان را تسریع نمیکند ولی پاره کردن مصنوعی و عمدی پرده ها ممکن است فعالیت رحمی را افزایش دهد.
در کل القاء زایمان قبل از زمان ترم، فقط وقتی بکار میرود که استمرار حاملگی با خطر قابل ملاحظه ای برای مادر و جنین همراه باشد. در این موارد میتوان ظرف ۴۸ـ۲۴ ساعت با استفاده از گلوکوکورتیکوئیدها بلوغ ریه های جنین را تسریع نمود. در هنگام ترم در مورد پارگی زودرس پرده ها میتوان از القاء استفاده کرد. در غیر این صورت القاء در زمان ترم بطور مرسوم مناسب نیست.
تکنیک القاء و تحریک
ارزیابی احتمال موفقیت در القاء و تحریک با استفاده از معاینه لگن و تعیین امتیاز Bishop صورت میگیرد.
در امتیاز بالا (۱۳-۹) احتمال وضع حمل واژینال زیاد است. در امتیاز پایین > 5 احتمال موفقیت حــدود ۸۰-۶۵ درصد است. قبل از آغاز القاء ، گروه خون بیمار باید تعیین شده باشد.
انفوزیون اکسیتوسین
چند نکته باید در این روش مورد نظر قرار گیرد:
· اکسیتوسین باید به صورت وریدی مصرف شود تا در صورت هیپرتونی رحم به سرعت قطع شود. توضیح اینکه نیمه عمر آن ۵-۳ دقیقه است و پس ۳۰-۱۵ دقیقه از قطع دارو اثرات آن بطور کامل از بین میرود.
· انفوزیون باید به صورت رقیق استفاده شود و از یک راه فرعی به داخل راه وریدی اصلی جریان یابد تا در صورت لزوم راه فرعی را قطع کرده بدون این که راه اصلی قطع شود.
· دارو بهتر است از طریق پمپ، انفوزیون شود.
· القاء زایمان نباید بیش از ۷۲ ساعت صورت گیرد. در صورت وجود دیلاتاسیون و افاسمان پرده ها پاره میشوند اگر ظرف۱۲ ساعت پیشرفت کافی حاصل نشد ممکن است C/S توصیه شود.
· اگر پیشرفت کافی در زایمان بوجود آمد سرعت و غلظت انفوزیون را میتوان طی مرحله دوّم کاهش داد. دو برنامه برای القاء وجود دارد : دوز پایین (۴ـ۱ میلی واحد در دقیقه) و دوز بالا (۶۰-۴ میلی واحد در دقیقه) فاصله زمانی هر بار افزایش نباید کمتر از ۲۰ دقیقه باشد تا از خطر تحریک بسیار شدید (هیپراستیمولیشن) جلوگیری شود.
در هنگام زایمان خودبخودی رحم حساسیت بیشتری نسبت به اکسیتوسین در مقایسه با زایمان القاء شده دارد و بنابراین بهتر است از دوز پایین و افزایش تدریجی تر و کندتر استفاده شود.
آمنیوتومی
آمنیوتومی سنتز و ترشح پروستاگلاندین را تحریک میکند. در مجموع القاء رسیدن عضو نمایش به سگمان تحتانی را تسهیل میکند در نتیجه اگر پرده ها بعدا پاره شود احتمال پرولاپس بند ناف را کاهش میدهد.
جدول ۳ ـ موارد وجوب (اندیکاسیون) و ممنوعیت (کنتراندیکاسیون) های القاء زایمان
موارد ممنوعیت (کونترااندیکاسیون ها) |
موارد وجوب (اندیکاسیون ها) |
||
جنینی |
مادری |
جنینی |
مادری |
ـ جنین نارس بدون بلوغ ریوی ـ پرزانتاسیون غیر طبیعی ـ دیسترس حاد جنینی
|
ـ تنگی لگن ـ سابقه جراحی رحمی مثل میومکتومی و متروپلاستی سابقه جراحی قبلی رحم ـ سابقه سزارین کلاسیک ـ رحم بیش از حد اتساع یافته
|
ـ حاملگی طول کشیده ـ اختلال رشد داخل رحمی ـ تست غیر طبیعی عدم تناسب RH جنینی ـ آنومالی جنینی ـ پارگی زودرس کیسه آب ـ کوریوآمنیونیت
|
ـ پره اکلامپسی ـ دیابت ملیتوس ـ بیماری قلبی ـ زایمان غیرطبیعی (در صورت وجود فعالیت ناکافی رحمی) ـ فاز نهفته طولانی ـ فاز فعال طولانی |
عوارض اکسیتوسین
۱ ـ هیپراستیمولاسیون و پیدایش دیسترس جنینی ناشی از ایسکمی و در حالات نادر پارگی رحم
۲ ـ اثرات آنتی دیورز و باز جذب آب از فیلتره گلومرولی و به ندرت مسمومیت با آب و بروز تشنج و اغماء
۳ ـ مصرف طولانی مدت اکسیتوسین باعث خستگی عضله رحم (عدم پاسخدهی به دارو) و آتونی رحم پس از زایمان (هیپوتونی) میشود که خطر خونریزی را افزایش میدهد.
نفاس
عبارتست از دوره ۶ هفته ای پس از زایمان که اعضای تناسلی و فیزیولوژی مادری به حالت غیر بارداری بر میگردد.
کوچک شدن رحم
در طی ۳ هفته رحم از وزن ۱۰۰۰ گرم به ۲۰۰-۱۰۰ گرم میرسد و سرویکس سفت میشود.
ترشحات رحم
لوشیاروبرا (lochia rubra) که به خاطر وجود اریتروسیت ها میباشد و قرمزرنگ است. Lochia alba پس از ۴-۳ روز بوجود میآید و بی رنگ شده و در روز دهم سفید یا زرد میشود. بوی بد ترشحات احتمال آندومتریت را مطرح میکند.
سیستم قلبی ـ عروقی
بلافاصله پس از وضع حمل افزایش در مقاومت عروقی داریم برون ده قلبی و حجم پلاسما طی ۲ هفته به دوران قبل از بارداری بر میگردد.
تغییرات روانی ـ اجتماعی
درجات خفیفی از افسردگی پس از وضع حمل نسبتا شایع است و به دو دلیل هیجانی و هورمونی است.
بازگشت قاعدگی و تخمک گذاری
در مادران غیرشیرده ظرف ۸-۶ هفته قاعدگی بر میگردد. در زنان شیرده ممکن است تا چند ماه تخمک گذاری صورت نگیرد ولی باید Contraception مناسب صورت گیرد.
بررسی زایمان، وضع حمل و نفاس طبیعی جهت آشنایی زنان باردار
* علائم شروع زایمان عبارتند از:
درد ناحیه زیر شکم و یا کمر که به تدریج طول مدت درد بیشتر و فاصله بین آن کوتاه تر میشود.
بروز هر نوع ترشح خونی از واژن یا مهبل
آبریزش از مهبل یا واژن
* فرآیند زایمان معمولاً به سه مرحل تقسیم می شود :
مرحلۀ اول : از زمان شروع دردهای زایمانی تا باز شدن کامل دهانۀ رحم می باشد .
مرحلۀ دوم : از باز شدن کامل دهانۀ رحم تا خروج نوزاد می باشد .
مرحلۀ سوم : از خروج نوزاد تا خروج جفت می باشد .
* مرحله اول:
مرحله اول نیز سه قسمت دارد : دردهای ابتدایی، دردهای فعال ، مرحلۀ انتقالی . تمامی مرحلۀ اول ممکن است ۱۲-۱۴ ساعت برای شکم اولها و ۵-۶ ساعت برای مادرانی که قبلاً هم زایمان کرده اند طول بکشد . نیروی انقباضات رحمی ، دهانۀ رحم را باز می کند و میزان این باز شدن معمولاً با سانتیمتر بیان می شود که در معایتۀ داخلی که با یک یا دو انگشت صورت میگیرد ، تعیین می شود . باز شدن کامل دهانۀ رحم ۱۰سانتی متر می باشد .
دردهای ابتدایی : از شروع انقباضات واقعی زایمانی تا هنگامی که دهانۀ رحم ۴ سانتی متر باز شده باشد می باشد .
دهانۀ رحم علاوه بر باز شدن ، نازک هم شده است . این قسمت معمولاً از همۀ مراحل قابل تحمل تر می باشد . و از آنجایی که این قسمت از مرحلۀ اول حدود ۶ ساعت طول میکشد ، بسیاری از خانم ها ترجیح می دهند این مرحله را در منزل به سر ببرند . باز شدن دهانۀ رحم در این مرحله بسیار کندتر از مرحلۀ بعدی است . برای مثال برای عبور ۲ سانتی متر به ۴ سانتی متر زمان بسیار بیشتری می برد تا این که از ۶ سانتی متر به ۸ سانتی متر بروید ، هر چند که در هر دو ، ۲ سانتی متر پیشرفت کرده اید.
درد های فعال : از زمانیست که دهانۀ رحم ۴ سانتی متر باز شده تا هنگامی که به ۷ سانتی متر برسد . وقتی که دهانۀ رحم ۶ سانتی متر باز شد ، انقباضات بسیار قوی تر گردیده اند و دفعات آنها نیز بتدریج افزایش می یابند و زمان بیشتری به طول می انجامند . برای مثال هر دو دقیقه یک انقباض ۶۰ثانیه ای ممکن است رخ دهد . در این مرحله احتمالا ًاحساس گرمی می کنید ، دهانتان خشک می شود ، کمی خسته می شوید و کمرتان نیز درد می گیرد . بهتر است مرتب تغییر وضعیت بدهید ولی به پشت نخوابید . مرتب ادرار کنید( ساعتی یکبار ) و در صورت امکان حولۀ گرمی به کمرتان بگذارید . صورتتان را بشویید ( برای رفع احساس گرما ) و نفسهای عمیق بکشید .
مرحلۀ انتقالی : زمانی است که دهانۀ رحم ۸ سانتی متر باز شد تا وقتی که به ۱۰ سانتی متر برسد . این مرحله به عقیدۀ بسیاری زنان ، دردناک ترین مرحله است و البته خوشبختانه کوتاه ترین مرحله ( معمولاً ۹۰-۲۰ دقیقه طول می کشد ) در این مرحله احساس دفع مدفوع بشما دست می دهد و این نشان می دهد که سر جنین به راست رودۀ شما فشار می آورد و نزدیک زایمان هستید .
سایر علامتهای این مرحله عبارتند از : تحریک پذیری ، نشانۀ خونی ، لرز ، تهوع و استفراغ ، گرفتگی پا و تعریق ( البته ممکن است هیچ یک از این علامتها را نداشته باشید ). سعی کنید بدنتان را شل کنید و نفسهایتان را سریع تر کنید . اگر احساس گیجی می کنید ، درون دستهای بسته تان تنفس کنید . مرتب تغییر وضعیت دهید و در صورت نیاز هیچ اشکالی ندارد که سر و صدا کنید .
ناگهان یک احساس کاملاً متفاوتی به شما دست می دهد . شما یک فشاری در لگنتان حس می کنید و یک تمایل غیر قابل کنترل برای زور زدن به شما دست می دهد . اما اگر دهانۀ رحمتان ۱۰ سانتی متر باز نشده باشد نباید زور بزنید چرا که باعث صدمه زدن به دهانۀ رحم خود می شوید .
با فشارهای شما و انقباضات رحمی ، سر جنین پایین تر می آید و به کف لگن فشار وارد می کند بطوری که با عضلات خارجی این ناحیۀ لگن ، بنام پرینه ، مماس می گردد . همچنانکه سر جنین به آرامی پرینه را متسع می سازد ، شما هم یک احساس ناراحت کننده کشیدگی و سوزش در این منطقه می کنید . خوشبختانه این احساس فقط لحظه ای است چونکه فشار سر جنین به پرنیه یک نوع بی حس
ی طبیعی ایجاد می کند . این مرحله یک مرحلۀ بسیار بحرانی برای جنین شما می باشد . البته اینجا آخر کار نیست ممکن است این مرحله طولانی شود و تا خروج کامل جنین ۹۰ دقیقه طول بکشد ولی معمولاً کوتاه تر است مخصوصاً اگر در این مرحله عمل چیدن پرنیه ( اپیزیاتومی ) توسط ماما یا پزشک صورت گیرد که باعث می شود مرحلۀ دوم سریع تر انجام شود و فشار کمتری به سر جنین وارد گردد و از پارگی احتمالی عضلات این ناحیه ( که ترمیم آن ها نیز مشکل تر می باشد ) جلوگیری کند . بعد از اتمام مرحلۀ سوم ، با انجام چند بخیه اپیزیاتومی ترمیم می شود . معمولاً در همۀ شکم اولها این اقدام ( اپیزیاتومی ) صورت می گیرد و اکثر شکم دوم ها نیز بی بهره نیستند ولی شکم سوم ها به بعد معمولاً احتیاجی به این عمل ندارند چرا که عضلات پرنیه شل تر شده اند و مقاومت چندانی در مقابل عبور جنین نشان نمی دهند و مرحلۀ خود به خود سریع تر صورت می گیرد .
* جنین در این مرحله چگونه است ؟
با شروع و پیشرفت دردهای زایمانی ، سر جنین ( که در روزها یا هفته های آخر بارداری وارد لگن شده بود ) به عریض ترین قسمت لگن حرکت می کند و در این حین مرتب تغییر وضعیت می دهد و می چرخد و البته به مثانه و راست رودۀ شما بیشتر فشار وارد می شود .
در طی زایمان و بیشتر در مرحلۀ دوم ، جمجمۀ جنین تحت فشار بدن شما قرار می گیرد و بطور مرتب تغییر شکل می دهد . به همین علت اگر سر نوزادتان کشیده به نظر می رسد و یا قسمتی از آن به نظر تغییر شکل یافته می رسد ، نگران نباشید چون این حالت به علت همین فشارهای لگن به سر جنین ایجاد شده است و بعد از یکی دو روز کاملاً برطرف می شود . استخوان های جمجمۀ جنین در همه جا کاملاً سفت نشده اند و نقاط نرمی بنام فونتانل و یا ملاج در جلو و پشت سر نوزاد وجود دارند . این نقاط نرم به استخوان های جمجمه اجازه می دهند که برخی نقاط بر روی هم بخوابند و در مجرای زایمانی بهتر جای گیرند .
بطور طبیعی نوزاد با سر به دنبا می آید . البته می تواند با پاها ، باسن ، صورت و ابرو ( حالتی بین سر و صورت ) نیز به دنیا بیاید ولی مطلوب ترین حالت همان حالت سر می باشد و از حالتهای مختلف سر ، حالتی بهتر و شایع تر از بقیه است که صورت به پشت مادر باشد .
زایمان نوزاد با پاها ( بریچ ) تقریباً ۳% کل زایمان ها را تشکیل می دهد . در این حالت البته زایمان طولانی تر و مشکل تر خواهد بود ( مخصوصاً درد کمر ) . زایمان طبیعی در این حالت هم برای شما دردناک تر خواهد بود ، هم برای جنین پر خطرتر و البته برای ماما یا پزشکتان هم مشکل تر . بیشتر حالتهای بریچ را سزارین می کنند ( مخصوصاً در شکم اول ها و شکم دوم ها ) .
* مرحلۀ دوم : تولد نوزاد
برای زایمان احتمالاً شما را به اتاق زایمان و تخت زایمان راهنمایی می کنند ( گاهی با برانکارد می برند ) . احتمالاً تخت زایمانی را در مطب ماما یا پزشکتان دیده اید ، بیشتر شبیه به صندلی بزرگ و بلندی است که دو پایه در انتها دارد که پاهای شما را روی آنها قرار می دهند . ناحیۀ تناسلی شما با مواد ضد عفونی کننده شسته می شود و روی شکم و پاهایتان پارچه های استریلی پهن می گردد .
هنگامی که دهانۀ رحمتان ۱۰ سانتی متر باز شد ، ماما یا پزشکتان به شما می گوید که می توانید به طرف پایین زور بزنید ( معمولاً بطور ناخود آگاه چنین احساسی را خواهید داشت ) . بهتر است زور زدن شما همراه با یک بازدم آهسته باشد . بش از ۶-۵ ثانیه نفستان را حبس نکنید . در صورتی که پس از ۳۰ دقیقه پیشرفتی نکرده اید و جنین نزول نکرده است ( پایین نیامده است ) ، وضعیت سر پا نشستن نیز می تواند کمک کند . نزول جنین در مجرای زایمانی به کمک فشارهای شما و انقباضات ماهیچه های شکمی و دیافراگم ( عضله کف قفسه سینه ) صورت می پذیرد . هر چند این مجرا حدود ۱۰ سانتی متر بیشتر نیست ولی ممکن است ۲۰ دقیقه تا دو ساعت ( در زایمان های مشکل ) طول بکشد تا او این مسیر را طی کند .
هنگامی که سر جنین کاملاً پایین آمد و به پرنیه فشار آورد ، اپیزیاتومی می تواند انجام گیرد . آخرین انقباض قبل از زایمان سر ، احتمالاً باعث یک احساس سوزش و کشیدگی می شود . بعد از تولد سر ، یک شانه و سپس شانۀ بعد و بلافاصله بقیه بدن به دنیا می آید . قسمت مشکل زایمان در درجۀ اول همان سر می باشد . زایمان شانۀ اول نیز مقداری ایجاد درد می کند اما بقیۀ بدن تقریباً به بیرون لیز می خورد .
معمولاً دهان و بینی نوزاد تمیز می شود و شما برای اولین بار صدای گریۀ او را می شنوید ( که هیجان انگیزترین مرحلۀ زایمان و حتی عمرتان می باشد !) در این مرحله نوزاد هنوز از طریق بند ناف به شما متصل است . ماما یا پزشکتان بند ناف را در دست می گیرد و هنگامی که ضربان آن تمام شد اول با دو پنس آن را می بندد و سپس می چیند . سپس یک گیرۀ پلاستیکی در فاصلۀ ۳-۲ سانتی متری شکم نوزاد ، بر روی بند ناف می بندد و بقیۀ آن را می چیند .
از عجایب خلقت است که پس از آن همه سختی و درد و خستگی و احتمالاً بی خوابی ، با تولد نوزاد ، تقریباً همۀ دردها از بین می روند . بخصوص هنگامی که نوزاد کوچک و قشنگ تان را ( که ۹ ماه در انتظار دیدارش بودید ) می بینید ، همۀ درها حتی فراموش می شوند !
البته توجه دارید که کل مدت دردهای ناراحت کننده زایمان طبیعی شاید به اندازۀ مدت یک دندان درد ساده باشد ! ولی متأسفانه همیشه آن چنان از دردهای زایمانی و شدت و مدت آن ها نقل شده است که باعث وحشت مادران جوان می گردد.
* فورسپس و واکیوم ( زایمان با دستگاه )
برخی مواقع ممکن است دردهای زایمانی به خوبی پیشرفت کند ولی در انتها خروج جنین با کمی اشکال مواجه شود و یا از این لحاظ مشکلی نباشد منتها به علت زجر جنین و یا حالت اضطراری دیگری خروج سریع جنین اجباری باشد . در این حالت ممکن است پزشکتان تشخیص دهد که استفاده از فورسپس و یا واکیوم بهتر از اجرای سزارین باشد و البته در بسیاری از موارد هم همینطور است و عوارض آنها کمتر سزارین می باشد ، البته تنها هنگامی که شرایط استفاده از این وسایل وجود داشته باشد که این تشخیص را باید به عهده پزشکتان بگذارید .
نظرات شما عزیزان:
یک فاکتور مهم در هنگام به کار بردن هر دو وسیله این است که باید شرایط اجرای سزارین اورژانس مهیا باشد چرا که ممکن است از این وسایل نتیجه به دست نیاید و بیمار فوراً باید تحت عمل سزارین قرار گیرد . احتمال عدم موفقیت با واکیوم بیشتر از فورسپس می باشد و ایجاد ضربه به پوست سر جنین بیشتر است .
مسأله ای که حائز اهمیت است این است که اگر به پزشکتان اعتماد دارید ، مطمئن باشید او فقط در جایی که لازم و ضروری است از فورسپس و یا واکیوم است